با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Subtitled

    ˈsʌbˌtaɪt̬ld ˈsʌbˌtaɪtld
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      subtitles

    • وجه وصفی حال:

      subtitling

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    زیرنویس‌دار، دارای زیرنویس، زیرنویس‌گذاری‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - a subtitled movie
    - فیلمی زیرنویس‌دار
    - a subtitled programme
    - برنامه‌ی زیرنویس‌گذاری‌شده
    adjective
    (فیلم یا کتاب یا قطعه‌ی موسیقی و غیره) دارای عنوان دوم، دارای عنوان فرعی
    - His book is subtitled "The Rise and Fall of the American Empire".
    - کتاب او دارای عنوان فرعیِ «ظهور و سقوط امپراتوری آمریکا» است.
    - The show is subtitled "The Democracy of Photography."
    - عنوان دوم این برنامه «دموکراسی عکاسی» است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده subtitled

    ارجاع به لغت subtitled

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «subtitled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subtitled

    لغات نزدیک subtitled

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند