Syncopate
ˈsɪŋkəˌpet
ˈsɪŋkəpeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
verb - transitive
هم‌برش کردن، از میان کوتاه کردن، مخفف کردن، غش کردن، حالت غش یا سنکوپ پیداکردن، غشی شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد syncopate
-
verb To make lessSynonyms:shorten slide contract shift the beat
ارجاع به لغت syncopate
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «syncopate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/syncopate
لغات نزدیک syncopate
- - synclinorium
- - syncopal
- - syncopate
- - syncopation
- - syncopative