فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Synonym

ˈsɪnənɪm ˈsɪnənɪm

شکل جمع:

synonyms

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2

(واژه یا عبارت) مترادف، هم‌معنی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

I always struggle to find the right synonym to use in my essays.

همیشه برای پیدا کردن واژه‌ی مترادف درست برای استفاده در انشاهایم مشکل دارم.

The teacher asked the students to find a synonym for each word in their vocabulary list.

معلم از دانش‌آموزان خواست که برای هر یک از کلمات فهرست واژگان خود واژه‌ی مترادف پیدا کنند.

noun countable

تداعی‌گر، یادآور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

In literature, a character's name can become a synonym for bravery.

در ادبیات، نام یک شخصیت می‌تواند یادآور شجاعت شود.

Her kindness became a synonym for compassion in our community.

مهربانی او تداعی‌گر شفقت در جامعه‌ی ما شد.

noun countable

مجاز (واژه)

Finding a "synonym" for a complex term can simplify communication.

یافتن یک مجازواژه برای یک اصطلاح پیچیده می‌تواند ارتباط را ساده کند.

A "synonym" can sometimes clarify complex ideas.

یک مجازواژه گاهی اوقات می‌تواند ایده‌های پیچیده را روشن کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد synonym

  1. noun a word having the same or nearly the same meaning in one or more senses as another in the same language
    Synonyms:
    equivalent equivalent word analogue synonymy metonym
    Antonyms:
    antonym
  1. adjective
    Synonyms:
    synonymous synonymic

ارجاع به لغت synonym

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «synonym» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/synonym

لغات نزدیک synonym

پیشنهاد بهبود معانی