با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

The Disadvantaged

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    افراد محروم، محرومان، افراد کم‌دار
    • - We have set up a $ 200 million Partnership Fund for the disadvantaged.
    • - ما صندوق مشارکتی ۲۰۰ میلیون دلاری برای افراد محروم ایجاد کرده‌ایم.
    • - In a letter to his clients, Romer told them he had given their money to the disadvantaged.
    • - رومر در نامه‌ای خطاب به موکلانش به آن‌ها گفت که پول آن‌ها را به افراد کم‌دار داده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت the disadvantaged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «the disadvantaged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/the-disadvantaged

لغات نزدیک the disadvantaged

پیشنهاد بهبود معانی