Themed

θiːmd θiːmd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    موضوعی
    • - The themed party was decorated with tropical flowers and palm leaves.
    • - مهمانی موضوعی با گل‌های استوایی و برگ‌های خرما آراسته شده بود.
    • - The team-building workshop had various themed activities.
    • - کارگاه تیم‌سازی فعالیت‌های موضوعی مختلفی داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده themed

  • noun
    theme
  • adjective
    themed

ارجاع به لغت themed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «themed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/themed

لغات نزدیک themed

پیشنهاد بهبود معانی