از روی تشنگی
She drank the water thirstily.
از روی تشنگی آب را نوشید.
I swallowed thirstily.
از روی تشنگی آب دهانم را قورت دادم.
از روی اشتیاق، مشتاقانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He took her both hands in his hands and gazed thirstily into her eyes.
هر دو دستش را در دستانش گرفت و مشتاقانه به چشمانش خیره شد.
He waited thirstily.
از روی اشتیاق منتظر ماند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thirstily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thirstily