آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ اسفند ۱۴۰۲

    Tomahawk

    ˈtɑːməhɒːk ˈtɒməhɔːk

    گذشته‌ی ساده:

    tomahawked

    شکل سوم:

    tomahawked

    سوم‌شخص مفرد:

    tomahawks

    وجه وصفی حال:

    tomahawking

    شکل جمع:

    tomahawks

    معنی tomahawk | جمله با tomahawk

    noun countable

    تاماهاک (نوعی تبر بومی آمریکای شمالی)

    The Native American warrior brandished his tomahawk with skill and precision.

    جنگجوی بومی آمریکایی تاماهاک خود را با مهارت و دقت در هوا تکان داد.

    He learned how to throw a tomahawk accurately during his training in Native American combat techniques.

    او در آموزش تکنیک‌های رزمی بومیان آمریکا، نحوه‌ی پرتاب دقیق تاماهاک را آموخت.

    noun countable

    تاماهاک (نوعی موشک جنگی دوربرد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Tomahawks are known for their accuracy to strike specific objectives during flight.

    تاماهاک‌ها به دقت در ضربه زدن به اهداف خاص در طول پرواز معروف هستند.

    The military deployed several tomahawks to neutralize enemy targets.

    ارتش چندین تاماهاک را برای خنثی کردن اهداف دشمن مستقر کرد.

    noun countable

    غذا و آشپزی استیک بااستخوان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    I ordered a juicy tomahawk for dinner.

    برای شام استیک بااستخوان آبدار سفارش دادم.

    We grilled the tomahawk.

    استیک بااستخوان را گریل کردیم.

    verb - transitive

    با تاماهاک بریدن (یا کشتن یا حمله کردن)

    He tomahawked the tree trunk.

    تنه‌ی درخت را با تاماهاک برید.

    The warrior skillfully tomahawked his opponent.

    جنگجو به طرز ماهرانه‌ای حریف خود را به با تاماهاک کشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tomahawk

    1. noun Weapon consisting of a fighting ax; used by North American Indians
      Synonyms:
      ax hatchet war ax stone ax indian club poggamoggan

    Idioms

    bury the tomahawk

    صلح کردن، دست از جنگ کشیدن

    سوال‌های رایج tomahawk

    گذشته‌ی ساده tomahawk چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده tomahawk در زبان انگلیسی tomahawked است.

    شکل سوم tomahawk چی میشه؟

    شکل سوم tomahawk در زبان انگلیسی tomahawked است.

    شکل جمع tomahawk چی میشه؟

    شکل جمع tomahawk در زبان انگلیسی tomahawks است.

    وجه وصفی حال tomahawk چی میشه؟

    وجه وصفی حال tomahawk در زبان انگلیسی tomahawking است.

    سوم‌شخص مفرد tomahawk چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد tomahawk در زبان انگلیسی tomahawks است.

    ارجاع به لغت tomahawk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tomahawk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tomahawk

    لغات نزدیک tomahawk

    • - tom tom
    • - tom-tom
    • - tomahawk
    • - tomalley
    • - toman
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.