این لغت به شکل tuman نیز نوشته میشود ولی شکل نوشتاری toman رایج است.
تومان (یکای پول نیمهرسمی ایران برابر با ده ریال)
I withdrew 500,000 rials from the ATM, which equated to 50,000 tomans.
۵۰۰ هزار ریال از دستگاه خودپرداز برداشت کردم که معادل ۵۰ هزار تومان بود.
She paid 2000 tuman for a loaf of bread.
او برای یک قرص نان ۲۰۰۰ تومان پرداخت کرد.
(انگلیسی اسکاتلندی) پشته، تپه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ancient ruins sat atop a toman.
خرابههای باستانی بالای پشتهای قرار داشت.
The sheep grazed on the green toman.
گوسفندان روی تپهی سبز میچریدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «toman» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toman