گذشتهی ساده:
tootledشکل سوم:
tootledسومشخص مفرد:
tootlesوجه وصفی حال:
tootlingانگلیسی بریتانیایی (بهآرامی) رفتن، راندن، رانندگی کردن، حرکت کردن
They decided to tootle along the coastal road.
آنها تصمیم گرفتند که در امتداد جادهی ساحلی رانندگی کنند.
He likes to tootle at a leisurely pace during his drives.
او دوست دارد در حین رانندگی با سرعتی آرام حرکت کند.
(بهآرامی و بهطور مداوم) به صدا درآوردن، زدن، نواختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She loved to tootle on her harmonica in the park.
او عاشق نواختن سازدهنی خود در پارک بود.
As they walked, the birds would tootle softly in the trees.
همانطور که آنها راه میرفتند، پرندهها به آرامی در درختان به صدا درآمدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tootle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tootle