Tranquilness
træŋˈkwɪl.nəs
træŋˈkwɪl.nəs
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
سکوت، آرامش، آسودگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- سکوت صبح زود باعث شد که او احساس آرامش کند.
- در میان طوفان، لحظه‌ای آرامش یافت.
ارجاع به لغت tranquilness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «tranquilness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tranquilness
لغات نزدیک tranquilness
- - tranquilizer
- - tranquilly
- - tranquilness
- - trans
- - trans-