فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Transparence

American: trænsˈpærəns British: trænsˈpærəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فرانمایی، پشت نمایی، شفافیت، حالت زجاجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transparence

  1. noun the quality of being clear and transparent
    Synonyms:
    transparency transparentness
    Antonyms:
    opacity

ارجاع به لغت transparence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transparence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transparence

لغات نزدیک transparence

پیشنهاد بهبود معانی