امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Transude

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
تراوش کردن، فرانشت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transude

  1. verb To flow or leak out or emit something slowly
    Synonyms: exude, ooze, bleed, leach, percolate, seep, transpire, exudate, weep, ooze-out

ارجاع به لغت transude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transude

لغات نزدیک transude

پیشنهاد بهبود معانی