آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Trimmings

ˈtrɪmɪŋz ˈtrɪmɪŋz

معنی trimmings | جمله با trimmings

noun plural

تزئینات، آرایش، دکور، مخلفات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

For Thanksgiving, we always have turkey with all the trimmings.

برای جشن شکرگزاری، همیشه بوقلمون و مخلفات می‌خوریم.

a hat with fur trimmings

کلاه با تزیینات پر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد trimmings

  1. noun accessories, extras
    Synonyms:
    additions extras supplements accompaniments ornaments decorations fixings trappings garnish frills accent clippings

ارجاع به لغت trimmings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trimmings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trimmings

لغات نزدیک trimmings

پیشنهاد بهبود معانی