فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Trodden
ˈtrɑːdn
ˈtrɒdn
سوم‌شخص مفرد:
treadsوجه وصفی حال:
treadingمعنی
مترادف و متضاد trodden
-
verb to step on heavily and repeatedly so as to crush, injure, or destroySynonyms:stomped trampled stamped tramped
-
verb put down or press the foot, place the footSynonyms:walked stepped pressed footed marched danced paced stomped stamped trampled tramped rushed trailed marked subdued repressed traced traipsed pranced hoofed strid
ارجاع به لغت trodden
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «trodden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trodden
لغات نزدیک trodden
- - trochoid
- - trochophore
- - trodden
- - troffer
- - troglodyte