آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Trolley

    ˈtrɑːli ˈtrɒli

    شکل جمع:

    trolleys

    توضیحات:

    این لغت به شکل trolly نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری trolley رایج است.

    معنی trolley | جمله با trolley

    noun countable B2

    انگلیسی بریتانیایی چرخ دستی (برای بردن بار و خرید و غیره)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    The gardener used a trolley to move the bags of soil and mulch around the garden.

    باغبان از چرخ دستی برای جابه‌جایی کیسه‌های خاک و خاک‌پوش در اطراف باغ استفاده کرد.

    The supermarket provided trolleys for customers to transport their groceries from the store to their car.

    این سوپرمارکت چرخ دستی‌هایی را برای مشتریان فراهم کرد تا آن‌ها مواد غذایی خود را از فروشگاه به خودروی خود منتقل کنند.

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی میز چرخ‌دار (وسیله‏‌ای برای حمل انواع وسایل و خوراکی‌ها در رستوران)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The hotel's breakfast trolly was filled with a range of breakfast items, including fruit, yoghurt, and pastries.

    میز چرخ‌دار صبحانه‌ی هتل با طیف وسیعی از اقلام صبحانه از جمله میوه، ماست و شیرینی پر شده بود.

    The waiters brought in the trolley filled with appetizers for the guests at the party.

    پیشخدمت‌ها میز چرخ‌دار -که پر از پیش‌غذا بود- برای مهمانان مهمانی آوردند.

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی تخت چرخ‌دار (بیمارستان)

    The hospital purchased a new trolley to transport patients from the emergency room to the ward.

    بیمارستان یک تخت چرخ‌دار جدید برای انتقال بیماران از اورژانس به بخش خریداری کرد.

    The nurse carefully wheeled the patient on the trolley to the operating room.

    پرستار با دقت بیمار را با تخت چرخ‌دار به اتاق عمل برد.

    noun

    انگلیسی بریتانیایی سبد خرید (فروشگاه اینترنتی)

    I always check my trolley before finalizing my purchase to make sure I haven't missed anything.

    همیشه پیش از نهایی کردن خرید، سبد خریدم را بررسی می‌کنم تا مطمئن شوم چیزی را از قلم نینداخته‌ام.

    I realized my trolly was full of things I didn't really need.

    متوجه شدم که سبد خریدم پر از چیزهایی بود که واقعاً نیازی به آن ها نداشتم.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی تراموا، اتوبوس برقی، واگن برقی شهری

    The trolley driver announced the next stop.

    راننده‌ی تراموا توقف بعدی را اعلام کرد.

    The trolley system in this city is very efficient and convenient for getting around.

    شبکه‌ی اتوبوس برقی در این شهر برای رفت‌و‌آمد بسیار کارآمد و راحت است.

    verb - transitive

    حمل کردن، بردن (با چرخ دستی)

    The hotel porter trolleyed the guest's luggage to their room.

    باربر هتل چمدان‌های مهمانان را با چرخ دستی به اتاق آن‌ها برد.

    The airport staff trolleyed the passengers' bags to the plane.

    کارکنان فرودگاه چمدان‌های مسافران را به سمت هواپیما حمل کردند.

    verb - intransitive

    سوار تراموا شدن

    She prefers to trolley to work instead of taking the bus or driving.

    او ترجیح می‌دهد به جای اتوبوس سوار شدن یا رانندگی کردن، سوار تراموا شود.

    Let's trolley to the beach instead of driving.

    بیا تا ساحل به جای رانندگی سوار تراموا شویم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد trolley

    1. noun a wheeled vehicle that runs on rails and is propelled by electricity
      Synonyms:
      tram streetcar tramcar trolley-car

    Idioms

    off one's trolley

    (عامیانه) احمق، دیوانه

    سوال‌های رایج trolley

    شکل جمع trolley چی میشه؟

    شکل جمع trolley در زبان انگلیسی trolleys است.

    ارجاع به لغت trolley

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «trolley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trolley

    لغات نزدیک trolley

    • - troll
    • - troller
    • - trolley
    • - trolley bus
    • - trolley car
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.