با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tram

træm træm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    trammed
  • وجه وصفی حال:

    tramming
  • شکل جمع:

    trams

توضیحات

شکل‌های نوشتاری این لغت در انگلیسی آمریکایی: streetcar و trolley

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
انگلیسی بریتانیایی تراموا، ترام، واگن برقی، قطار برقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Waiting at the tram stop, I checked the schedule on my phone.
- در ایستگاه تراموا منتظر بودم و برنامه‌ی زمانی را روی تلفنم چک کردم.
- Boarding the tram, I found a seat near the window to enjoy the view.
- سوار تراموا شدم، یک صندلی نزدیک پنجره پیدا کردم تا از منظره لذت ببرم.
- I took the tram to eighth avenue.
- با تراموا به خیابان هشتم رفتم.
verb - transitive
با تراموا حمل کردن، با قطار برقی رفتن
- She trammed the luggage onto the platform.
- او چمدان را با تراموا حمل کرد.
- The miners trammed the ore carts out of the depths of the mine.
- معدنچیان گاری‌های سنگ معدن را از اعماق معدن با تراموا حمل می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tram

  1. noun A wheeled vehicle that runs on rails and is propelled by electricity
    Synonyms: tramcar, streetcar, trolley, cable-car, car, gondola, thread, trolley-car
  2. noun A conveyance that transports passengers or freight in carriers suspended from cables and supported by a series of towers
    Synonyms: tramway, aerial tramway, cable tramway, ropeway

ارجاع به لغت tram

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tram» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tram

لغات نزدیک tram

پیشنهاد بهبود معانی