بیوقفه، بدون توقف، تمامنشدنی، کاستهنشده، افسارگسیخته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The storm raged on unabated throughout the night.
طوفان در تمام طول شب بیوقفه ادامه داشت.
The fire spread unabated, consuming everything in its path.
آتش افسارگسیخته گسترش یافت و همهچیز را در مسیر خود فرو برد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unabated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unabated