خمنشده، انحنا پیدا نکرده، تعظیم نکرده، سرکوب نشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The difficulties of life left the old man unbowed.
مصائب زندگی کمر او را خم نکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unbowed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbowed