Underway

ˌʌndərˈweɪ ˌʌndəˈweɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more underway
  • صفت عالی:

    most underway

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective C2
    درحال پیشرفت، رو به ترقی، در دست انجام
    • - The construction of the bridge is underway.
    • - عملیات ساختمانی پل در دست انجام است.
  • adjective
    (کشتیرانی) در حال حرکت، در جنبش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underway

  1. adjective Currently in progress
    Synonyms: moving, advancing, making progress, initiated, afoot, started, under construction

ارجاع به لغت underway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underway

لغات نزدیک underway

پیشنهاد بهبود معانی