شکل سوم:
undergoneسومشخص مفرد:
undergoesگذشتهی سادهی فعل undergo
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The patient underwent surgery to remove the tumor.
بیمار برای برداشتن تومور تحت عمل جراحی قرار گرفت.
They underwent rigorous testing to ensure the product's safety.
آنها برای اطمینان از ایمنی محصول تحت آزمایشهای دقیق قرار گرفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «underwent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underwent