به نفع کسی تمام شدن، به سود کسی بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His experience worked to his advantage when applying for the job.
تجربه او هنگام درخواست برای این شغل به نفعش تمام شد.
The delay actually worked to our advantage, giving us more time to prepare.
تاخیر در واقع به نفع ما تمام شد و به ما زمان بیشتری برای آماده شدن داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «work to someone’s advantage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/work-to-someones-advantage