کلنجار رفتن با یک مشکل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I've been wrestling with this problem for hours.
من ساعتهاست که با این مشکل کلنجار میروم.
She wrestled with the problem of how to tell him the news.
او با این مشکل که چگونه خبر را به او بگوید کلنجار میرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrestle with a problem» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrestle-with-a-problem