آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Wrinkly

ˈrɪŋkli ˈrɪŋkli

معنی wrinkly | جمله با wrinkly

noun countable informal

انگلیسی بریتانیایی (فرد) پیر، سالمند، سال‌خورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The wrinkly sat on the park bench feeding the pigeons.

فرد سالمند روی نیمکت پارک نشسته بود و به کبوترها غذا می‌داد.

The wrinkly smiled warmly at the young children playing in the yard.

فرد پیر به‌گرمی به بچه‌های کوچکی که در حیاط بازی می‌کردند، لبخند زد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wrinkly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrinkly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrinkly

لغات نزدیک wrinkly

پیشنهاد بهبود معانی