Yacht

jɑːt jɒt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    yachts
  • noun countable B2
    قایق تفریحی، کشتی تفریحی
    • - I have always dreamed of owning a yacht.
    • - من همیشه رویای داشتن یک قایق تفریحی را در سر داشته‌ام.
    • - The yacht was equipped with state-of-the-art technology.
    • - کشتی تفریحی به آخرین تکنولوژی مجهز بود.
  • verb - intransitive
    (برای تفریح یا جستجو) با قایق تفریحی گشتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد yacht

  1. noun pleasure boat
    Synonyms: cabin cruiser, cruiser, ketch, racer, sailboat, sailing boat, sloop, yawl

ارجاع به لغت yacht

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yacht» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yacht

لغات نزدیک yacht

پیشنهاد بهبود معانی