Yawl

ˈjɒl jɔːl
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun verb - intransitive
    قایق چهار پارویی یا شش پارویی حمل‌شده در کشتی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد yawl

  1. noun A sailing vessel with two masts; a small mizzen is aft of the rudderpost
    Synonyms: boat, sailboat, dandy, vessel, ketch, jolly-boat
  2. verb Emit long loud cries
    Synonyms: howl, ululate, wail, roar, yaup

ارجاع به لغت yawl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yawl

لغات نزدیک yawl

پیشنهاد بهبود معانی