Yack

ˈjæk ˈjæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( yak ) روده درازی، پرحرفی، وراجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yack

  1. verb talk incessantly and tiresomely
    Synonyms:
    jaw yack away yap away rattle (on)
  1. noun noisy talk
    Synonyms:
    chatter cackle yak yakety-yak

ارجاع به لغت yack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yack

لغات نزدیک yack

پیشنهاد بهبود معانی