امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zoom In

zum ɪn zuːm ɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb informal
بزرگ‌نمایی کردن، زوم کردن، متمرکز شدن (با دوربین)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He zoomed in on my face for the portrait.
- برای گرفتن پرتره روی صورتم بزرگ‌نمایی کرد.
- I couldn't see the fine details of the painting from afar, so I decided to zoom in with my phone camera.
- نمی‌توانستم جزئیات دقیق نقاشی را از دور ببینم، بنابراین تصمیم گرفتم با دوربین تلفنم زوم کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت zoom in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zoom in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zoom-in

لغات نزدیک zoom in

پیشنهاد بهبود معانی