flint stone, flint
او از آتشزنه برای برافروختن آتش در کمپ استفاده کرد.
She used a flint stone to start a fire in the campsite.
این باستانشناس در حین کاوش در محوطهی باستانی، یک سنگ آتشزنه کشف کرد.
The archaeologist discovered a flint stone while excavating the ancient site.
punk, tinder, kindling, spunk, touchwood
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چادرنشینان از آتشزنه برای شروع سریع آتش استفاده میکردند.
The campers used punk to start their fire quickly.
پوسیدگی درخت کهنسال آتشزنهی فراوانی را برای آتش کمپ آنها فراهم کرد.
The old tree's decay provided ample kindling for their campfire.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آتشزنه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آتشزنه