آخرین به‌روزرسانی:

آخوند به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aakhoond /

mulla(h), cleric, preacher, clergy, clergyman

روحانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

یکی از آخوندهای معروف کاشان

one of Kashan's famous mullahs

آخوند مسجد محله‌ی ما

mullah of our neighborhood mosque

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آخوند

  1. مترادف:
    روحانی روضه‌خوان شیخ عالم فقیه ملا
  1. مترادف:
    مدرس معلم

ارجاع به لغت آخوند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آخوند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آخوند

لغات نزدیک آخوند

پیشنهاد بهبود معانی