beauty parlor, beauty salon, beauty shop
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مادر سارا یک آرایشگاه زنانهی موفق دارد.
Sarah's mother owns a successful beauty salon.
او چند ساعت را در آرایشگاه زنانه گذراند تا برای جشن عروسیاش آماده شود.
She spent hours at the beauty salon getting ready for her wedding.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آرایشگاه زنانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرایشگاه زنانه