آخرین به‌روزرسانی:

آفتاب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نور خورشید

فونتیک فارسی

aaftaab
اسم

sunshine, sunlight, sunbeam, light of day

گل‌های بهاری که در نور آفتاب می‌درخشیدند.

Spring flowers, aglow under the sunlight.

درخشش الماس در نور آفتاب

the brilliance of a diamond under sunshine

شمس

فونتیک فارسی

aaftaab
اسم

مجازی (the) sun, Sol, Phoebos, helios, helio-

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آفتاب رنگ این فرش را کدر کرده است.

The sun has dulled this carpet's colors.

پرتوهای آفتاب هوای سرد صبحگاهی را گرم کردند.

The rays of Sol warmed the chilly morning air.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آفتاب

  1. مترادف:
    خور خورشید شمس مهر هور
    متضاد:
    ماهتاب مهتاب

ارجاع به لغت آفتاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آفتاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آفتاب

لغات نزدیک آفتاب

پیشنهاد بهبود معانی