آخرین به‌روزرسانی:

آژانس به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aazhaans /

agency

نمایندگی

آژانس مسافرتی

a travel agency

چندین شرکت بزرگ مشتری این آژانس تبلیغاتی هستند.

Several large companies are the clients of this advertising agency.

اسم
فونتیک فارسی / aazhaans /

telephone taxi, a taxi company

تاکسی تلفنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او در تاکسی تلفنی کار می‌کند.

She drives for the taxi company.

برای برگشت به خانه آژانس گرفتم.

I took a telephone taxi back home.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آژانس

  1. مترادف:
    شعبه نمایندگی
  1. مترادف:
    عامل کارگزاری
  1. مترادف:
    خبرگزاری

ارجاع به لغت آژانس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آژانس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آژانس

لغات نزدیک آژانس

پیشنهاد بهبود معانی