security, safety, peacefulness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پلیس امنیت شهر را تضمین نمیکند.
The police does not guarantee the city's safety.
احساس امنیت میکرد؛ چون میدانست در میان دوستان است.
He felt safe because he knew he was among friends.
احساس امنیت بیخودی
a false sense of security
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «امنیت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/امنیت