آخرین به‌روزرسانی:

انجامیدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / anjaamidan /

to end up (with), to result (in), to finish (in), to eventuate (in), to culminate

اجرا شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

رفتار بی‌پروا او به عواقب جدی خواهد انجامید.

His reckless behavior will result in serious consequences.

جنجال‌های مداوم آن‌ها ممکن است به جدایی جدی بیانجامد.

Their constant arguments may eventuate in a serious breakup.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت انجامیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انجامیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انجامیدن

لغات نزدیک انجامیدن

پیشنهاد بهبود معانی