آخرین به‌روزرسانی:

اول به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نخست

فونتیک فارسی

avval
صفت

superior, innitial, first rate, first, beginning, primal, premiere, primary, prime, leading, foremost, chief, incipient

چندین رقیب برای کسب مقام اول تلاش می‌کردند.

Several contenders were vying for first place.

رقاصه‌ی اول باله‌ی پاریس

the premiere danseuse of the Paris ballet

آغاز

فونتیک فارسی

avval
اسم

beginning, start, commencement, outset

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

این تازه اول کار است.

This is just the beginning.

اول مسابقه هیجان‌انگیز بود.

The start of the race was thrilling.

در ابتدا

فونتیک فارسی

avval
قید

first

خیاط اول می‌برد، بعد کوک می‌زند و سپس چرخ می‌کند.

The tailor first cuts, then bastes and finally sews on the machine.

اول ایمنی

Safety first.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اول

  1. مترادف:
    آغاز ابتدا ازل اوان اوایل بدو عنفوان غره نخست یکم
    متضاد:
    آخر انتها

سوال‌های رایج اول

اول به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «اول» به انگلیسی first است و به ترتیب زمانی یا مکانی اشاره دارد. این کلمه برای بیان جایگاه نخست یا ابتدایی در میان مجموعه‌ای از چیزها یا رویدادها استفاده می‌شود.

«اول» نه‌تنها در موقعیت‌های زمانی، بلکه در زمینه‌های دیگر مانند رتبه‌بندی، ترتیب و اولویت‌ها نیز به‌کار می‌رود و نقش مهمی در توصیف جایگاه یا آغاز یک روند یا فرآیند دارد.

در کاربرد زمانی، «اول» به لحظه یا رویدادی اشاره دارد که نخستین در یک دنباله یا ترتیب زمانی قرار دارد. به‌عنوان مثال، وقتی کسی می‌گوید «اول صبح از خواب بیدار شدم»، این جمله اشاره به آغاز روز دارد.

همچنین در تاریخ یا رویدادهای خاص، استفاده از کلمه «اول» به معنای شروع یک اتفاق یا وضعیت است که تأثیر زیادی در ادامه رویدادها دارد. برای مثال، " ملاقات اول ما در پارک برگزار شد" اشاره به اولین تجربه یا رخداد خاص دارد.

در زمینه رتبه‌بندی و ترتیب، «اول» معمولاً به بالاترین یا مهم‌ترین جایگاه اشاره می‌کند. در رقابت‌ها یا مسابقات، فردی که در مکان اول قرار دارد، معمولاً به‌عنوان برنده شناخته می‌شود. این کلمه در مقایسه با سایر افراد یا اشیاء، نخستین و برترین بودن را می‌رساند. برای مثال، "اولین نفر در صف" یا "نفر اول منتخب در کنکور" به بهترین موقعیت در یک دسته‌بندی اشاره دارد.

علاوه بر این، «اول» می‌تواند در موقعیت‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی به معنای آغازگر یا اولین بودن در انجام یک کار، فعالیت یا اقدام خاص باشد. در روابط اجتماعی نیز ممکن است «اول» به شخصی اشاره کند که در موقعیت اولیه یا آغازین یک رویداد یا تجربه قرار دارد. این می‌تواند در موقعیت‌هایی مانند «قدم اول در یادگیری یک زبان» به‌کار رود.

ارجاع به لغت اول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اول

لغات نزدیک اول

پیشنهاد بهبود معانی