براز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • سرگین، گه، که که، پشگل
  • فونتیک فارسی

    boraaz
  • اسم
    excrement, shit, feces, crap, excreta, stools, dung, ordure
    • - برازی

    • - fecal
    • - دفع براز، بریدن

    • - defecation, shitting
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد براز

ارجاع به لغت براز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «براز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/براز

لغات نزدیک براز

پیشنهاد بهبود معانی