با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

برگشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بازگشت

فونتیک فارسی

bargasht
اسم
return, regression, regress, turnabout, reversion, reference

- برگشت سرمایه‌ام از آن چیزی که پیش‌بینی کرده بودم، بیشتر بود.

- The return on my investment was higher than I anticipated.

- برگشت بازیکن به بازی بعد از مصدومیتش لحظه‌ی پیروزمندانه‌ای بود.

- The player's return to the game after his injury was a triumphant moment.
خط عمود که نت‌ها را از هم جدا می‌کند

فونتیک فارسی

bargasht
اسم
موسیقی bar
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برگشت

ارجاع به لغت برگشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برگشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برگشت

لغات نزدیک برگشت

پیشنهاد بهبود معانی