آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴

    برگشت به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / bargasht /

    return, regression, regress, turnabout, reversion, reference

    return

    regression

    regress

    turnabout

    reversion

    reference

    بازگشت

    برگشت سرمایه‌ام از آن چیزی که پیش‌بینی کرده بودم، بیشتر بود.

    The return on my investment was higher than I anticipated.

    برگشت بازیکن به بازی بعد از مصدومیتش لحظه‌ی پیروزمندانه‌ای بود.

    The player's return to the game after his injury was a triumphant moment.

    اسم
    فونتیک فارسی / bargasht /

    موسیقی bar

    bar

    خط عمود که نت‌ها را از هم جدا می‌کند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد برگشت

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    بازآیی بازگشت رجعت عود عودت مراجعت
    مترادف:
    عدول معطوف

    سوال‌های رایج برگشت

    برگشت به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «برگشت» در زبان انگلیسی به return ترجمه می‌شود.

    «برگشت» مفهومی اساسی در بسیاری از زمینه‌ها از جمله زبان، فرهنگ، اقتصاد، روان‌شناسی و زندگی روزمره دارد. در معنای ساده، برگشت به معنای بازگشت به نقطه‌ی آغاز یا محل قبلی است، اما این واژه کاربردهایی بسیار گسترده‌تر دارد و در متون و مکالمات رسمی و غیررسمی به شکل‌های مختلفی ظاهر می‌شود. در زبان انگلیسی، معادل اصلی آن return است، اما بسته به زمینه ممکن است واژه‌هایی مانند come back، revert، یا حتی refund نیز به‌کار برده شوند.

    از منظر رفتاری و اجتماعی، برگشت می‌تواند به مفهوم بازگشت فردی به مکان یا موقعیت قبلی اشاره داشته باشد؛ برای مثال، بازگشت یک فرد به خانه پس از سفر یا برگشتن به یک شغل قدیمی. این نوع برگشت اغلب با احساسات مختلفی همچون دلتنگی، تجربه‌اندوزی، یا حتی تردید همراه است. در این کاربرد، «برگشت» گاه نمادی از پایان یک مرحله و آغاز مرحله‌ای نو تلقی می‌شود.

    در حوزه‌ی اقتصادی، واژه‌ی برگشت معنایی دقیق و تخصصی پیدا می‌کند. برای نمونه، برگشت سرمایه (return on investment) یکی از شاخص‌های اصلی در ارزیابی سودمندی یک طرح یا پروژه مالی است. در معاملات روزمره نیز ممکن است افراد با «برگشت کالا» یا «بازپرداخت وجه» مواجه شوند. در این موارد، برگشت نه‌تنها به حرکت فیزیکی اشاره دارد، بلکه نشان‌دهنده‌ی تعاملات حقوقی و تجاری میان طرفین است.

    در زمینه‌ی فنی و برنامه‌نویسی، دستور «برگشت» یا return یک عنصر کلیدی در بسیاری از زبان‌های برنامه‌نویسی به‌شمار می‌رود. این دستور باعث می‌شود تا اجرای تابع به نقطه‌ی فراخوانی بازگردد و معمولاً مقداری را نیز برمی‌گرداند. بنابراین، در این حوزه، برگشت نقش مهمی در منطق برنامه‌ها ایفا می‌کند و یکی از مفاهیم پایه در طراحی الگوریتم‌ها و ساختارهای نرم‌افزاری است.

    در روان‌شناسی نیز، برگشت گاهی به عنوان یک مکانیزم دفاعی مطرح می‌شود؛ زمانی‌که فرد در مواجهه با استرس یا بحران به رفتارهایی کودکانه یا پیشین بازمی‌گردد. این مفهوم در تحلیل رفتار انسان نقش بسزایی دارد و درک آن می‌تواند به روان‌درمانی و مشاوره‌های تخصصی کمک کند. برگشت در اینجا نشانگر تلاش ذهن برای تطبیق با فشارهای بیرونی از طریق عقب‌نشینی به مراحل آشناتر روانی است.

    ارجاع به لغت برگشت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «برگشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برگشت

    لغات نزدیک برگشت

    • - برگزیده
    • - برگستوان
    • - برگشت
    • - برگشت بیماری
    • - برگشت‌پذیر
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.