امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بستن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

bastan
to bind, to fasten, to pack, to dress, to turn off, to shut off to close, to shut, to tie

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
بانکداری
frozen
closure
slam
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بستن

  1. مترادف:
    فراز کردن قفل کردن کلون کردن
    متضاد:
    باز کردن وا کردن گشودن

ارجاع به لغت بستن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بستن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بستن

لغات نزدیک بستن

پیشنهاد بهبود معانی