آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

بشر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bashar /

human being, mankind, humankind, humanity, man, wight, anthropo-

human being

mankind

humankind

humanity

man

wight

anthropo-

آدم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

بشر نمی‌تواند بوالهوسی‌های طبیعت را مهار کند.

Mankind cannot control the caprices of nature.

«عمر بشر ناخوشایند، حیوانی و کوتاه است.»

"Man's life is nasty, brutish and short."

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بشر

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
آدم آدمی آدمی‌زاد آدمی‌زاده انسان مردم ناس
متضاد:

ارجاع به لغت بشر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بشر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بشر

لغات نزدیک بشر

پیشنهاد بهبود معانی