Adam
آدم و حوا
Adam and Eve
شیطان آدم و حوا را فریب داد
The Devil tempted Adam and Eve
human, mankind, man, human being, humankind, anthropus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بنیآدم اعضای یکدیگرند…
all mankind are interrelated...
آدمیزاد اگر در طرب آید چه عجب...
no wonder if mankind rejoices...
servant, man, orderly
به آدمم بگو مرا ساعت ۵ بیدار کند
Tell my servant to knock me up at five o'clock
آدم وفادار
a loyal servant
one, guy, person, dude, individual, bloke
پدرش آدم مهربانی است.
His father is a kind person.
آدم بافرهنگ
a cultivated person
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آدم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آدم