فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بیدادگر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ظالم، ستمگر
  • فونتیک فارسی

    bidaadgar
  • صفت
    oppressor, despot, tyrant
    • - دولت بیدادگر حقوق بشر اولیه‌ی شهروندان خود را نادیده گرفت.

    • - The oppressor government denied its citizens basic human rights.
    • - مدیر بیدادگر هیچ‌گونه انتقاد از جانب کارکنانش را تاب نمی‌آورد.

    • - The tyrant boss would not tolerate any criticism from his employees.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بیدادگر

ارجاع به لغت بیدادگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیدادگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیدادگر

لغات نزدیک بیدادگر

پیشنهاد بهبود معانی