آخرین به‌روزرسانی:

تحت‌تأثیر قرار دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اثر گذاشتن بر چیزی

فونتیک فارسی

tahte ta'sir gharaar daadan
فعل متعدی

to affect, to grab, to impress, to influence, to smite, to sway, to touch

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

هوا می‌تواند به‌شدت روحیه‌ی ما را تحت‌تأثیر قرار دهد.

The weather can greatly affect our mood.

اجرای او به گونه‌ای طراحی شده بود که داوران را تحت‌تأثیر قرار دهد.

Her performance was designed to impress the judges.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تحت‌تأثیر قرار دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تحت‌تأثیر قرار دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تحت‌تأثیر قرار دادن

لغات نزدیک تحت‌تأثیر قرار دادن

پیشنهاد بهبود معانی