آخرین به‌روزرسانی:

تخس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(بچه) لجوج، خودسر، سرکش، بازیگوش

فونتیک فارسی

tokhs
صفت

naughty, mischievous, jackanapes, disobedient, bad, unruly, wanton, pesky, intractable, elfish, punkish, rascally, impish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

یک دسته بچه‌ی تخس

a bunch of unruly children

بچه‌ی تخس

a wanton child

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخس

  1. مترادف:
    خودسر سرکش لجوج نافرمان یک‌دنده
    متضاد:
    حرف‌شنو

سوال‌های رایج تخس

تخس به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «تُخس» در فارسی یک صفت محاوره‌ای است و در انگلیسی معادلی که تا حدودی این مفهوم را منتقل می‌کند می‌تواند naughty, mischievous, یا cheeky باشد.

«تُخس» به کسی گفته می‌شود که شیطان، بازیگوش، و گاهی لجباز یا بدقلق است، اما نه لزوماً با نیت بد. معمولاً بار معنایی طنزآمیز یا حتی محبت‌آمیز دارد، مثلاً وقتی کودکی کارهای شلوغ یا پر از خرابکاری می‌کند اما از نظر اطرافیان شیرین و دوست‌داشتنی است. در جمله‌ای مثل «بچه‌ت خیلی تخسه»، منظور این است که کودک خیلی بازیگوش و پرجنب‌وجوش است، شاید کمی اعصاب‌خردکن، ولی با نوعی شیطنت کودکانه که می‌تواند دلنشین هم باشد.

همچنین، برای توصیف حیوانات خانگی که زیاد به حرف گوش نمی‌دهند یا کارهای بامزه اما خلاف انتظار می‌کنند هم به کار می‌رود. مثلاً: «این گربه‌ت خیلی تخسه!»

«تُخس» واژه‌ای است با حال‌وهوای محاوره‌ای، که ترکیبی از شیطنت، بازیگوشی و گاهی لجبازی بی‌ضرر را در خود دارد.

ارجاع به لغت تخس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تخس

لغات نزدیک تخس

پیشنهاد بهبود معانی