تخصص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مهارت، خبرگی

فونتیک فارسی

takhassos
اسم
expert knowledge, specialization, specialty, expertise, dexterity, professionalism, adroitness, expertness, forte, specialism, field, province

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- تخصص مادرم طبخ غذاهای دریایی بود.

- Seafood was my mother's specialty.

- تخصص جانسون تاریخ اروپای قرون وسطی است.

- Johnson’s specialty is medieval European history.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخصص

ارجاع به لغت تخصص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخصص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تخصص

لغات نزدیک تخصص

پیشنهاد بهبود معانی