فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تخصص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مهارت، خبرگی
  • فونتیک فارسی

    takhassos
  • اسم
    expert knowledge, specialization, specialty, expertise, dexterity, professionalism, adroitness, expertness, forte, specialism, field, province
    • - تخصص مادرم طبخ غذاهای دریایی بود.

    • - Seafood was my mother's specialty.
    • - تخصص جانسون تاریخ اروپای قرون وسطی است.

    • - Johnson’s specialty is medieval European history.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تخصص

ارجاع به لغت تخصص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخصص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تخصص

لغات نزدیک تخصص

پیشنهاد بهبود معانی