آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

تدین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tadayyon /

religiousness, piety, religiosity

religiousness

piety

religiosity

پارسایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

این مراسم مذهبی لبریز از حس ارادت و تدین بود زیرا شرکت‌کنندگان برای عبادت و احترام به اعتقادات معنوی خود گرد هم آمده بودند.

The religious ceremony was filled with a sense of devotion and piety, as the participants gathered to worship and show their reverence for their spiritual beliefs.

تدین راهنمای اعمال او بود.

Piety guided her actions.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تدین

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
پارسایی تقدس تقوا تورع خداترسی دیانت دین‌باوری دینداری دین‌ورزی
متضاد:
مترادف:
دیندار بودن متدین‌بودن

ارجاع به لغت تدین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تدین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تدین

لغات نزدیک تدین

پیشنهاد بهبود معانی