religiousness, piety, religiosity
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این مراسم مذهبی لبریز از حس ارادت و تدین بود زیرا شرکتکنندگان برای عبادت و احترام به اعتقادات معنوی خود گرد هم آمده بودند.
The religious ceremony was filled with a sense of devotion and piety, as the participants gathered to worship and show their reverence for their spiritual beliefs.
تدین راهنمای اعمال او بود.
Piety guided her actions.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تدین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تدین