to prefer, to opt for, to like better, to be partial to, to favor, to be inclined toward
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
فستدیکشنری را به دیگر فرهنگهای لغت ترجیح میدهم چون کارامدتر است.
I prefer Fast Dictionary over other dictionaries because it's more efficient.
صبحها قهوه را ترجیح میدهم.
I prefer coffee in the morning.
ترجیح میداد کسی به دیدنش نرود.
She preferred that nobody should come to see her.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترجیح دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترجیح دادن