weakening, enfeeblement, devitalization, debilitation, emasculation, attenuation, enervation
weakening
enfeeblement
devitalization
debilitation
emasculation
attenuation
enervation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این کارها را برای تضعیف روحیهی ما میکردند.
they were doing these things to weaken our morale
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تضعیف» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تضعیف