به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تظاهرات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • راهپیمایی اعتراض‌آمیز
  • فونتیک فارسی

    tazaahoraat
  • اسم جمع
    rally, demonstration, sit-in, group protest, march
    • - تظاهرات کارگران به خشونت انجامید.

    • - The workers' demonstration ended in violence.
    • - او در تظاهرات شرکت کرد.

    • - He took part in the demonstration.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تظاهرات

ارجاع به لغت تظاهرات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تظاهرات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تظاهرات

لغات نزدیک تظاهرات

پیشنهاد بهبود معانی