rally, demonstration, sit-in, group protest, march
rally
demonstration
sit-in
group protest
march
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تظاهرات کارگران به خشونت انجامید.
The workers' demonstration ended in violence.
او در تظاهرات شرکت کرد.
He took part in the demonstration.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تظاهرات» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تظاهرات