آخرین به‌روزرسانی:

تفنگدار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tofangdaar /

musketeer, rifleman, fusilier

تفنگچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

تفنگدار تفنگش را نشانه گرفت و به دشمن شلیک کرد.

The musketeer aimed his rifle and fired at the enemy.

آن سه تفنگدار به شجاعتشان معروف بودند.

The three musketeers were known for their bravery.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تفنگدار

  1. مترادف:
    بندق‌دار تفنگچی تفنگی

ارجاع به لغت تفنگدار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تفنگدار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تفنگدار

لغات نزدیک تفنگدار

پیشنهاد بهبود معانی