آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تیز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / tiz /

sharp, cutting, keen, razor-edged, thin-edged, acute, pointed, trenchant

sharp

cutting

keen

razor-edged

thin-edged

acute

pointed

trenchant

برنده

او ناخن‌های تیز خود را در گونه‌هایش فرو کرد.

She dinted her sharp nails into her own cheeks.

لبه‌ی تیز

a keen edge

صفت
فونتیک فارسی / tiz /

shrill, high-pitched, sharp, reedy, piercing, penetrating

shrill

high-pitched

sharp

reedy

piercing

penetrating

دارای صدای زیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

سوت تیز

a shrill whistle

فریاد تیزی مرا در نیمه‌شب بیدار کرد.

A piercing cry woke me up in the middle of the night.

صفت
فونتیک فارسی / tiz /

fast, speedy, fleet, swift, rapid, brisk

fast

speedy

fleet

swift

rapid

brisk

چابک، سریع

او دونده‌ی تیزی در تیم ما است.

She is a fast runner in our team.

روباه تیز در آن طرف میدان دوید.

The speedy fox darted across the field.

صفت
فونتیک فارسی / tiz /

powerful, strong

powerful

strong

قوی، نیرومند

حس‌های تیز او به او کمک کردند تصمیم درستی بگیرد.

His powerful instincts helped him make the right decision.

بینایی تیز او به او کمک می‌کند که جزئیات کوچک را ببیند.

His strong eyesight helps him notice small details.

صفت
فونتیک فارسی / tiz /

intelligent, sharp, astute, shrewd, sharp-witted, incisive

intelligent

sharp

astute

shrewd

sharp-witted

incisive

باهوش، زیرک

او پاسخ تیزی به سؤال دشوار داد.

She gave an intelligent answer to the tricky question.

ذهن تیز او به‌سرعت مشکل پیچیده را حل کرد.

His shrewd mind quickly solved the complex problem.

صفت
فونتیک فارسی / tiz /

hot, spicy, bitter

hot

spicy

bitter

دارای مزه‌ی تند یا تلخ

این سس تند واقعاً تیز است.

This hot sauce is really spicy.

قهوه طعمی تیز داشت که در دهانم باقی ماند.

The coffee had a bitter taste that lingered in my mouth.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تیز

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت تیز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تیز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیز

لغات نزدیک تیز

پیشنهاد بهبود معانی